شعر کوتاه

تنها نفسی مانده   هوارا نکشید

ما مرده دلیم     مرده هارا نکشید

 

هی تیر خلاص بر خودی ها زده اید

دیگر سر جدتان  خدا را نکشید

 

وحید محسنی

مراحل یادگیری

مراحل یادگیری:

1-دریافت

2-درک

3-فهم

4-به خاطر سپاری

5-ثبت اطلاعات در مغز

معانی یک واژه

معانی یک واژه

ادامه نوشته

حسن تعلیل

ادامه نوشته

تارخ ادبیات

ادامه نوشته

جناس

 

ادامه نوشته

نقش های تبعی

ادامه نوشته

ادبیات

ادبیات کلمه‌ای عربی و صفت نسبی است. برخی ادبیات را جمع «ادبیه» دانسته‌اند که در اصل، فنون ادبیه بوده؛ اما، صفت را به جای موصوف جمع بسته‌اند. «ادب» در لغت به معانی مختلف به کار رفته است: دانش، هنر،‌ چم و خم، حسن معاشرت، آزرم، حرمت،آیین، تنبیه و راه و رسم.

انواع واو

ادامه نوشته

کنایه و ایهام

ادامه نوشته

پارادوکس

ادامه نوشته

اسلوب معادله

ادامه نوشته

تضاد

ادامه نوشته

ساختمان واژه

ادامه نوشته

حس آمیزی

ادامه نوشته

فرق اضافه تشبیهی و اضافه استعاری

ادامه نوشته

تشبیه

ادامه نوشته

مجاز

ادامه نوشته

رسالت ادبیات

تاثیرات عمیق و ارزشمند آثار خوب و سالم ادبی بر جامعه، بر هیچ‌کس پوشیده نیست و این آثار، با جامعه، پیوندی استوار دارند. ادبیات، به خاطر بیان و ترویج ارزش‌های اجتماعی و انسانی، برای کلّ جامعه بشری، مفید بوده است.
رسالت ادبیات، آشنا کردن انسان با شیوه‌های زندگی بهتر و تلاش برای کمال و پیشرفت، از طریق آموزش، نقد و اصلاح‌گری، اتّحاد، مهرورزی و هم‌دردی است و همواره بشر را به سوی آرمان‌های والای انسانی، هدایت کرده است.
دکتر محمّدعلی اسلامی ندوشن می‌گوید: ادب (که در آغاز، به‌ معنای رسم و آیین خوب زندگی کردن بود)، ادب فنّی (یعنی ایجاد آثار ادبی) را گسترش داد و در واقع، ادب نفس با ادب درس، پیوند گرفت و ادبیات، وسیله‌ای شناخته شد برای بهتر و زیباتر زندگی کردن». 

[۲]


ادبیات، همواره با اخلاق، پیوندی دیرینه داشته و بر مسئله مهم «خودشناسی» تاکید فراوان کرده است و از آن‌جا که در آموزه‌های اسلامی، خودشناسی، پایه و پیش نیازخداشناسی معرّفی شده است، (پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): آن‌کس خدا را می‌شناسد که خود را بشناسد.

[۳]

) می‌توان به اهمیت و جایگاه ادبیات در رشد اخلاق و تقویت ارزش‌های اخلاقی و دینی بیشتر پی‌بُرد.
تولستوی، هنر و ادبیات را از عالی‌ترین تجلیات جمال الهی و به‌ وجود آورنده عالی‌ترین لذّت‌های روحی و معنوی برای انسان، تعریف می‌کند

ماهیت ادبیات

در ماهیت ادبیات، گفته شده که: ادبیات، عبارت است از آن‌گونه سخنانی که از حدّ سخنان عادی، برتر و والاتر بوده است و مردم، آن سخنان را در میان خود، ضبط و نقل کرده‌اند و از خواندن و شنیدن آنها دگرگون گشته و احساس غم و شادی یا لذّت و اَلَم کرده‌اند».

 


شاعران، با لطف طبع و احساسات دقیق، و نویسندگان چیره دست، با قدرت‌ اندیشه و نیروی تخیل و بکارگیری بدیع زبان، جلوه و معنای خاصّی به کلام بخشیده‌اند و با نفوذ در فکر و جان خواننده، آنان را در غم‌ها و شادی‌های خود شریک کرده‌اند و گاه با ارائه آثار ادبی متنوّعی چون: شعر و ترانه، فیلم‌نامه، داستان، رمان و نمایش‌نامه، علاوه بر عاطفه و احساس، آگاهی‌ها و افکار و تجربیات خود را نیز منتقل کرده و جامعه را همدل و متّحد ساخته و موجب پیشرفت‌های بزرگ مادّی و معنوی شده‌اند؛ بدین‌طریق، گاه چنان تاثیر ماندگاری به‌جا گذاشته‌اند که موجب دگرگونی و تعالی اخلاق و فرهنگ نسل‌ها شده‌اند.